در زبان فارسی ضرب المثل زیبایی هست که میگوید : سنگ بزرگ برداشتن علامت نزدن است ، من بارها و بارها به چشمم این جمله اثبات شده و میتوانم با یقین بگویم همه آدم های روی زمین چنین چیزی برایشان پیش امده ، من و شما که دیگر حرفه ای شده یم در این کار .
بعد از چند وقت که در زندگی تنبلی میکنیم و کار مفید و ارزشمندی انجام نمیدهیم ، با عذاب وجدان و آه و ناله از اینکه وای من چقدر بی نظم هستم ،میخواهیم چیزی که ماه ها و بعضا سال ها به ان عادت کرده ایم به طور ناگهانی عوض کنیم و بگوییم بله ، من با اراده ام و این حرف ها .
من خودم شب های امتحان این فکرها سراغم می اید که بدترین زمان ممکن است .اگه استثنا ها را فاکتور بگیریم ، این برنامه های رویایی و تصمیم های به ظاهر زیر و رو کننده ، دوام چندانی نداره .
بعضا دیده شده که نه تنها چند هفته و چند روز ، که بعضی به یک ساعت نکشیده قیدش را میزنند ، چرا ؟چون خیلی تند رفته اند ، ما اصلا با اصل تدریج در روانشناسی آشنا نیستیم .
اینکه من بیایم بگویم از فردا روزی ۶ ساعت درس میخوانم ، ولی نتوانم ، خیلی بدتراست ، چون هم به اعتماد به نفسم ضربه میزند و سرخورده میشوم پیش خودم ، هم اینکه ممکن نیست چنین چیزی ادامه دار باشد .
به نظر شما چرا میگویند هدف های اصلی و بلندمدت خود را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید ، دقیقا دلیلش همین است ، وقتی به خود بگویی من امروز یک ساعت درس میخوانم ، با انجام دادنش تو به هدفت رسیده ای و این به تو اعتماد به نفس و انرژی برای ادامه .
اما حالا فرض کن بگویی امروز ۳ ساعت درس میخوانم ، ولی به هر دلیلی نتوانی و فقط یک ساعت درس بخوانی ، در هر دو حالت به یک اندازه درس خوانده ای اما انجا خوشحالی ولی اینجا ناراحت و ناامید،
همین ضربه میتواند باعث شود از فردا همینقدر را هم نخوانی .
دقیقا با این موضوع موافقم یادم میاد خیلی سال پیشا:) که دبیرستان یا پشت کنکوری بودم {انگار همین دیروز بود:} شبکه چهار یک برنامه مشاوره خیلی کوتاه با حضور دکتر ابراهیم میثاق داشت و ایشون در این رابطه از خودشون خاطره ای رو تعریف کردند از روزی که تصمیم می گیرند بطوری جدی درس بخونن و گفتن به خاطر شرایط و دوری از فضای جدی درس خوندن، حتی ادامه دادن یک ربع هم براشون سخت بوده البته شاید در بحث استراحت های بین مطالعه و آستانه خستگی این رو گفتن دقیق یادم نیست ولی می گفتن که از زمان های خیلی کوتاهی در طی روز بستگی به شرایط خودشون شروع کردن و به مرور اون رو افزایش دادن به مثلا ده ساعت یا سیزده ساعت مطالعه در روز.