سلام :)
گاهی اوقات ما آدما خسته میشیم.
درمونده از تلاش های زیاد روزمره،
یا شاید هم تلاش نکردن های متعدد،
دست از کار و زندگی می کشیم
و
خستگی مجبورمون میکنه یه گوشه بشینیم.
اینجور مواقع معمولا برای خالی کردن خودمون وخستگیمون،
تمام باید ها و نباید هامون رو کنار میزاریم.
به عبارتی همه چیز برامون بی اهمیت میشه و ناله کنان، ندای "خدایا بسه دیگه، خسته شدیم" سر میدیم. . . .
ما حق داریم خسته بشیم،
ما انسان هستیم و نه ربات،
من اصلا با مقوله خسته شدن هیچ مشکلی ندارم و نفی ش هم نمیکنم،
اما
اما
اما
گاهی این پروسه، طولانی تر از حد معمول میشه
یه روز، دو روز،سه روز، یه هفته، یه ماه
نه انگاری قصد تموم شدن نداره این خستگی
کم کم جاگیر میشه و تنبلی هم میاد روش
حالا دیگه فرد با اراده ما که قبلنا ، دهن روزگار رو آسفالت می کرد،
به خواب زمستانی فرو رفته و
فی الواقع مرده ای در میان زنده ها شده.
امیدش رو از دست داده و هیچ چارچوبی دیگه براش نمونده،
اون خستگی یک روزه، داره افسردگی به بار میاره، نصف بیشتر روز رو خوابه و نای بلند شدن هم نداره. . . .
آره
قطعا وقتی به این زیبایی توصیفش میکنم، خودم هم بارها و بارها تجربش کردم
شاید بعد مدتها یه جرقه یا یه طوفان تونسته منو دوبارع بلند کنه.
معلومه که بعد مدتی، این درخت تنبلی ما که ریشه کرده، به این سادگی کنده نمیشه.
پس
بهترین راه حل اینه که هر وقت یه ذره خسته شدیم وسط راهی که داریم میریم،
بزنیم بغل تا خنک بشیم.
قبل اینکه جوش بیاریم و وارد این سیر باطل خواب عمیق بشیم، به داد خودمون برسیم و با یه استراحت کوچیک، عزم کنیم و دوباره بلند شیم برای رفتن،
برای حرکت کردن،
برای صعود و بهتر شدن.
بجنب که کلی کار داریم🌱
#دکترعاشق
#ld
#بلاگر
#دکتر
#پزشکی
#روزمرگی
#متن
#نوشت
#عشق
#خستگی
#نانومحتوا
#نویسندگی